@article { author = {fazely, habib and sarvand, majid}, title = {arta}, journal = {POLITICAL QUARTERLY}, volume = {49}, number = {3}, pages = {725-744}, year = {2019}, publisher = {}, issn = {1735-9678}, eissn = {1735-9686}, doi = {10.22059/jpq.2019.255499.1007242}, abstract = {aبه منظور توصیف و فهم مفهوم «ارته»(arta) به عنوان یکی از مبانی اساسی فلسفۀ سیاسی ایران باستان در کنار آرمانشهر و شاه آرمانی، به نظر می رسد نظریه های جدید «علم سیاست» که مبتنی بر رویکردهای طبیعی و پوزیتیویستی و عینیت گرا می باشند، چندان وافی به مقصود نباشند. به همین جهت در پژوهش حاضر برآنیم تا با ورود به ساحت «فلسفه سیاسی» و طرح مبانی هستی شناسی و انسان شناسی «فلسفه ایرانی»، به سیاست از چشم اندازی هستی شناسانه، فیلسوفانه، ژرف اندیشانه و حقیقت جویانه نظر افکنیم. ضرورت کار در جایی برجسته تر می گردد که توجه داشته باشیم که چه بسا به طور مشخص و بی واسطه سخنی از مفاهیم اساسی اندیشه سیاسی ایران باستان مورد بحث نباشد، اما بی تردید همچنان در پس ذهن و ضمیر انسان و اندیشه ایرانی تداوم چنین موضوعاتی را شاهد هستیم؛ البته در شرایطی که گرد تحریفات و آداب و رسومات زمینه ای و گرد و غبار تاریخی شفافیت و حقیقت آن ها را پوشانده است. به طور خاص در پژوهش پیش رو در پی پاسخ به این سوال هستیم که چه معنا، فهم و برداشتی از ایده و باوری تحت عنوان ارته یا اشه و به تبع آن مفهوم «خویشکاری» در اندیشه سیاسی ایران باستان مطرح بوده است؟ مفروض ما در طول مقاله این است که معنای حقیقی اشه در چارچوب تفکر معنوی ایرانی و در ساحتی هستی شناختی و با توجه به مبانی انسان شناختی و فرجام شناختی فلسفه ایرانی قابل درک بوده و از تقلیل آن به ساحتی تاریخی، عینی و مادّی که مؤید نوعی ساختار و سلسله مراتب عینی و بیرونیِ متصلّب و تغییر ناپذیر اجتماعی و سیاسی است، باید بر حذر بود.}, keywords = {ارته,فلسفه(سیاسی) ایرانی,هستی شناسی,انسان شناسی,خویشکاری,خورنه,حق}, title_fa = {تأملاتی در مفهوم ارته (اشه) ایران باستان در پرتو هستی‌شناسی و انسان‌شناسی فلسفۀ ایرانی}, abstract_fa = {به‌منظور توصیف و فهم مفهوم «ارته»(arta) به‌عنوان یکی از مبانی اساسی فلسفۀ سیاسی ایران باستان در کنار آرمان‌شهر و شاه آرمانی، به‌نظر می‌رسد نظریه‌های جدید «علم سیاست» که مبتنی بر رویکردهای طبیعی و پوزیتیویستی و عینیت‌گرا هستند، چندان وافی به مقصود نباشند. به همین سبب در پژوهش حاضر بر آنیم که با ورود به ساحت «فلسفۀ سیاسی» و طرح مبانی هستی‌شناسی و انسان‌شناسی «فلسفۀ ایرانی»، به سیاست از چشم‌اندازی هستی‌شناسانه، فیلسوفانه، ژرف‌اندیشانهو حقیقت‌جویانه نظر افکنیم. ضرورت کار در جایی برجسته‌تر می‌شود که توجه داشته باشیم که چه‌بسا به‌طور مشخص و بی‌واسطه سخنی از مفاهیم اساسی اندیشۀ سیاسی ایران باستان مورد بحث نباشد، اما بی‌تردید همچنان در پس ذهن و ضمیر انسان و اندیشۀ ایرانی تداوم چنین موضوعاتی را شاهدیم؛ البته در شرایطی که گرد تحریفات و آداب و رسومات زمینه‌ای و گردوغبار تاریخی شفافیت و حقیقت آنها را پوشانده است. به‌طور خاص در پژوهش پیش رو در پی پاسخگویی به این پرسش هستیم که چه معنا، فهم و برداشتی از ایده و باوری تحت عنوان ارته یا اشه و به‌تبع آن مفهوم «خویشکاری» در اندیشۀ سیاسی ایران باستان مطرح بوده است؟ مفروض ما در طول مقاله این است که معنای حقیقی اشه در چارچوب تفکر معنوی ایرانی و در ساحتی هستی‌شناختی و با توجه به مبانی انسان‌شناختی و فرجام‌شناختی فلسفۀ ایرانی قابل درک بوده و از تقلیل آن به ساحتی تاریخی، عینی و مادی که مؤید نوعی ساختار و سلسله‌مراتب عینی و بیرونیِ متصلب و تغییرناپذیر اجتماعی و سیاسی است، باید برحذر بود.}, keywords_fa = {ارته,انسان‌شناسی,خویشکاری,خورنه,حق فلسفه (سیاسی) ایرانی,هستی‌شناسی}, url = {https://jpq.ut.ac.ir/article_73057.html}, eprint = {https://jpq.ut.ac.ir/article_73057_f884ac07f37adaffd1370fc75f92ab09.pdf} }