در عصر جهانی شدن، علیرغم پیشرفت های چشمگیر اقتصادی و رفاهی و تأثیرات سازنده جهانی شدن بر شیوه زندگی بخشی از جامعه بشری، همچنان بخش عظیمی از جمعیت جهان در منتهای فقر و تنگدستی به سر می برند. جهانی شدن از یک سو باعث ارتقاء روزافزون سطح زندگی در کشورهای پیشرفته صنعتی شده است و از سوی دیگر موجبات رکود و عقب ماندگی هر چه بیشتر بسیاری از کشورهای فقیر، به ویژه در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین را فراهم کرده است. این که امروزه بخش زیادی از مردم این مناطق در فقر و فلاکت به سر می برند، نتیجه مستقیم عملکرد نظام اقتصادی و تولیدی جهان امروز می باشد. ارائه پاسخ به این سئوال که آیا جهانی شدن اقتصاد موجب پیشرفت اقتصاد و توسعه اقتصادی کشورهای جهان خواهد شد یا فقر و عقب ماندگی را در بسیاری از کشورهای فقیر دامن زده است، تا حدودی پیچیده است و نیاز به دقت و امعان نظر فراوان دارد. واقعیت این است که جهانی شدن علیرغم این که فرصت هایی مغتنم برای توسعه اقتصادی فراهم کرده است اما، به شکل نامنظم و در مسیری پر پیچ و خم پیش می رود. آنچه بدیهی به نظر می رسد این که در عصر جهانی شدن، کشورهای فقیر نتوانسته اند از مزایای جهانی شدن بهره مند شوند و بیش از پیش به حاشیه رانده شدهاند.