دانشگاه تهران
فصلنامه سیاست
1735-9678
1735-9686
47
3
2017
09
23
بررسی علل و عوامل شکلگیری داعش
553
570
FA
محمد علی
بصیری
0000-0001-5186-0682
استادیار گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشکدۀ علوم اداری و اقتصاد دانشگاه اصفهان
basiri360@yahoo.com
الهه
سالدورگر
کارشناسارشد گروه روابط بینالملل دانشکدۀ دانشگاه اصفهان
saldorgar@gmail.com
10.22059/jpq.2017.62852
<em>پس از استقرار نظام دموکراتیک در عراق و دستیابی شیعیان به قدرت، دول عرب منطقه از افزایش قدرت و حوزۀ نفوذ ایران نگران شدند. با افزایش مطالبات مردمی و وقوع انقلاب در کشورهای عربی این نگرانی بهویژه در بحرین بهدلیل دارا بودن اکثریت شیعه افزایش یافت. آنان با اعزام نیرو به بحرین واکنش نشان دادند و نیز با افزایش مطالبات و اعتراضات مردمی در سوریه به بهانۀ حمایت از انقلابیون و برای ضربه زدن به ایران وارد عمل شدند. دخالتها و حمایت کشوهای عربی بههمراهی آمریکا و ترکیه و رژیم صهیونیستی به افزایش قدرت مبارزان مسلح و شکلگیری داعش منجر شد. این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی درصدد بررسی علت شکلگیری داعش با این فرض است که علت اصلی شکلگیری داعش برهم خوردن توازن منطقۀ خاورمیانه پس از فروپاشی رژیم عراق و تلاش دول منطقهای و فرامنطقه برای شکل دادن موازنۀ جدید در برابر ایران است.</em>
جنگ فرقهای –مذهبی,خاورمیانه,دولت اسلامی عراق و شام,موازنۀ قوا,هلال شیعی
https://jpq.ut.ac.ir/article_62852.html
https://jpq.ut.ac.ir/article_62852_6a50654e2e22700a8753ba4fe7452923.pdf
دانشگاه تهران
فصلنامه سیاست
1735-9678
1735-9686
47
3
2017
09
23
تحلیلی فرانظری از نسبت بعد تبیینی و هنجاری در نظریۀ سیاسی
571
592
FA
فرامرز
تقی لو
استادیار گروه علوم سیاسی دانشکدۀ حقوق و علوم اجتماعی دانشگاه تبریز
f.taghilou@tabrizu.ac.ir
10.22059/jpq.2017.139830.1006690
<em>در یک قرائت عام یا موسع از نظریۀ سیاسی که کانون آن شامل دیدگاههای مختلف دربارۀ سیاست و امر سیاسی است، دو وجه از معرفت (معرفت تبیینی و معرفت هنجاری) بهصورت همزمان در یک نظریۀ سیاسی، چه اینکه آن نظریه توصیفی-تبیینی باشد یا هنجاری-ارزشی، خودنمایی میکند. مسئله این است که رابطۀ عناصر تبیینی و هنجاری در نظریۀ سیاسی چیست</em><em>؟</em><em> چگونه برقرار میشود و آیا از همدیگر تفکیکپذیر است؟ ابعاد تبیینی و هنجاری در نظریۀ سیاسی بهصورت مختلف و گریزناپذیری با همدیگر مرتبطاند، چنانکه این درهمتنیدگی، مرزهای نظریۀ سیاسی با ایدئولوژی سیاسی را مبهم ساخته و منازعه بر سر جهانشمولی در نظریۀ سیاسی را موجب شده است. تحلیل فرانظری معطوف به بررسی این مسئله در نظریۀ سیاسی به شیوهای تأملی است. یکی از مسائل مهم فرانظری معاصر در نظریۀ سیاسی چگونگی جمع میان هدف سنتی سیاست بهمثابۀ هدفی هنجاری ناظر بر ضرورت برقراری آرمانشهر با هدف مدرن و پستمدرن سیاست بهمثابۀ هدفی تبیینی یا توصیفی بوده است که صرفاً مدعی بازنمایی واقعیت عینی یا برساختهای ذهنی یا زبانی است. از رویکرد سنتی به سیاست در قالب الگوی فلسفۀ سیاسی تا رویکردهای مدرن و پستمدرن به سیاست در قالب نظریۀ سیاسی تجربهگرا و رفتارگرا از یک سو و نظریههای سیاسی هرمنوتیک، پدیدارشناختی، ساختارگرا، پساساختارگرا و پراگماتیست از سوی دیگر، این درهمپیچیدگی بعد تبیینی و هنجاری نقش مهمی در مجادلات بر سر اعتبار نظری و عملی در نظریههای سیاسی داشته است. مقالۀ حاضر درصدد ارائۀ تحلیلی فرانظری در سطح هستیشناختی و معرفتشناختی از مسائل مرتبط با این درهمپیچیدگی بعد تبیینی و هنجاری در نظریۀ سیاسی و نتایج ناشی از آن است.</em>
تبیینی,سیاست,فرانظریه,نظریۀ سیاسی,هنجاری
https://jpq.ut.ac.ir/article_62853.html
https://jpq.ut.ac.ir/article_62853_5a6a7deff06fdf2ffd14f9bbc2b7a6c3.pdf
دانشگاه تهران
فصلنامه سیاست
1735-9678
1735-9686
47
3
2017
09
23
بنیانهای نظری رهیافت پیشاروایت اخلاقی – انسانی جنگ تحمیلی
593
609
FA
کیامرث
جهانگیر
0000-0003-1421-259
استادیار گروه علوم سیاسی دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
jahangir@ut.ac.ir
حمید
پاشاپور یوالاری
دانشجوی دکتری دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
pasha.hamid@yahoo.com
10.22059/jpq.2017.62854
<strong><em> </em></strong><strong><em>روایتشناسی یا بازشناسی امر واقعی در امر مَجازی، هم بهمثابۀ روش و ابزار، و هم بهمثابۀ رهیافتِ شناختی در علوم اجتماعی برای توصیف، تشریح و تبیین پدیدههای زمانمند، معنادار و زمینهمند کاربرد دارد. این چشمانداز شناختی بهعنوان پارادایم و حوزۀ معرفتی از نظریهها و رویکردهای مختلفی تشکیل میشود که هر یک از آنها بر بخشی از عناصر و متغیرهای نظری تأکید میکنند. از آنجا که رویکرد اخلاقی- انسانی از جنگ تحمیلی، وجوه و لایههای مختلفی از متغیرهای ذهن، معنا، ارزش، زمان، کنش جمعی، راوی، هویت، تجربه، خاطره، ساختار و کارگزار را در خود نهفته دارد، ضروری است برای رسیدن به الگو</em></strong><strong><em>و</em></strong><strong><em>چارچوب نظری منسجم و جامع، تبارشناسی دقیقی از نظریههای موجود صورت گیرد.</em></strong><strong><em>نظریههای رئالیسم روایتی،</em></strong><strong><em>روایتگرایی تاریخی،</em></strong><strong><em>نظریۀ برساختگرایی روایتی، </em></strong><strong><em>نظریۀ توصیف و تبیین تصویر و بازی زبانی،</em></strong><strong><em>نظریۀ تجربۀ زیسته، نظریۀ محاکات زمان و رهیافت</em></strong><strong><em> حکایت نزدیک به واقعه در زمرۀ این بازخوانی نظری از بنیانهای فکری و اندیشگی روایتشناسی هستند. در همین زمینه مقالۀ حاضر در پی بازشناخت</em></strong><strong><em>عناصر، مفاهیم و متغیرهای حساس و اصلی این نظریهها و پیوند آن با موضوع اصلی است.</em></strong>
برساختگرایی روایتی,پیشاروایت,تجربۀ زیسته,روایت زیستشده,محاکات زمان,میکروهیستوری,میکروپولتیک
https://jpq.ut.ac.ir/article_62854.html
https://jpq.ut.ac.ir/article_62854_eb89ec9ef7a2f88dc579891cc5ef06ef.pdf
دانشگاه تهران
فصلنامه سیاست
1735-9678
1735-9686
47
3
2017
09
23
مبارزه با تروریسم بینالمللی: الزامات عملی و چالشهای نظری
611
628
FA
محمدجعفر
جوادی ارجمند
0000-0001-5671-1723
دانشیار گروه علوم سیاسی دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
mjjavad@ut.ac.ir
بهروز
قزل
دانشجوی دکتری گروه مطالعات منطقهای، دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران
behrouzghezel@ut.ac.ir
10.22059/jpq.2017.62855
<strong><em>این مقاله در پی واکاوی بخشی از علل ناکامی دولت</em></strong><strong><em></em></strong><strong><em>ها و نهادهای بین</em></strong><strong><em></em></strong><strong><em>المللی در مهار تروریسم فزاینده است. اینکه با وجود اجماع نظر موجود دربارۀ تهدیدهای ناشی از تروریسم، چرا تاکنون همکاری</em></strong><strong><em></em></strong><strong><em>های بین</em></strong><strong><em></em></strong><strong><em>المللی برای مبارزه با این پدیده ناکارامد بوده است. متن حاضر، از چشمانداز نظریه</em></strong><strong><em></em></strong><strong><em>های روابط بین</em></strong><strong><em></em></strong><strong><em>الملل در پی پاسخگویی به این پرسش برآمده و با روشی تبیینی و تحلیلی، امکانات و محدودیت</em></strong><strong><em></em></strong><strong><em>های هر یک از رویکردهای نظری واقعگرایی، لیبرالیسم و سازهانگاری را مدنظر قرار داده است. غلبۀ واقعگرایی و تفکرات مبتنی بر آن، بهسبب تعارض سنتهای واقعگرایانۀ پذیرفتهشدۀ دولتها با برخی نتایج حاصل از سازوکارهای موجودِ همکاری بینالمللی برای مبارزه با تروریسم، بیشتر مورد توجه بوده است. یافتههای این مطالعه نشان میدهد که در ابتدا، درک متفاوت دولتها از پدیدۀ تروریسم و اختلافنظر در تعریف عملیات تروریستی، که به تعارض در شناسایی مصادیق منجر میشود، مانع بزرگ همکاریهای بینالمللی است. سپس، فاصلۀ موجود در اولویتبندی دولتها که براساس منافع ملی هر یک از آنها شکل میگیرد، فرایند همکاریهای بینالمللی را بهشدت تحت تأثیر قرار میدهد و علاوهبر آن، تلاش قدرتهای بزرگ برای بهرهبرداری از این فرصتهای همکاری بینالمللی در جهت پیشبرد منافع و اهداف خود، زمینههای اصلی ناکامی همکاریها و نیز نهادهای بینالمللی در مبارزه با تروریسم است.</em></strong>
تروریسم بینالمللی,سازهانگاری,سازمان ملل متحد,سازمان بینالمللی پلیس جنایی (اینترپل),لیبرالیسم,مبارزه با تروریسم,ناتو,واقعگرایی
https://jpq.ut.ac.ir/article_62855.html
https://jpq.ut.ac.ir/article_62855_9692fb4e34460b65cfdeb877f782b537.pdf
دانشگاه تهران
فصلنامه سیاست
1735-9678
1735-9686
47
3
2017
09
23
تمثیل تخت پروکروستس چارچوبی برای تحلیل چالشهای رابطۀ نظریه و واقعیت در علوم سیاسی
629
646
FA
عباس
حاتمی
دانشیار گروه علوم سیاسی دانشکده علوم اداری و اقتصاد دانشگاه اصفهان
d.a.hatami@gmail.com
10.22059/jpq.2017.229423.1007031
<strong><em>این مقاله</em></strong><strong><em>به جای بحث های رایج در خصوص تقدم و تاخر نظریه و واقعیت </em></strong><strong><em>(</em></strong><strong><em>Fact</em></strong><strong><em>)</em></strong><strong><em>، با استفاده از تمثیل تخت پروکروستس</em></strong><strong><em>بر آسیب شناسی رابطه نظریه و واقعیت متمرکز می شود. در این جا تمثیل تخت پروکروستس وضعیتی را در علوم سیاسی بازتاب می بخشد که در آن محقین تنها آندسته از واقعیتها یا فکتها را برمی گزینند که با نظریه آنها سازگاری دارد، اما واقعیتها ناسازگار را یا نادیده می گیرند یا آن را بهگونهای جرح و تعدیل می کنند تا با نظریه آنها سازگار درآید. مقاله ضمن نقد این شیوه نگرش، ابطال بلافصل نظریه در صورت مواجهه با واقعیتها متعارض به شیوه پوپری را نیز رادیکال می بیند و به نفع روش لاکاتوشی استدلال می کند. مقاله با بهره گیری از آموزه</em></strong><strong><em></em></strong><strong><em>های لاکاتوش و بررسی تحول سه نظریه طبقاتی مارکس، صلح دمکراتیک کانت و نظریه نوسازی، معیاری را برای جرح و تعدیل یا ابطال نظریه در علوم سیاسی به دست می دهد. در این جا مقاله استدلال می کند جایی که واقعیتها متعارض مانند دو نظریه اول، کمربند حفاظتی نظریه را به چالش کشند، محقق مجاز به جرح و تعدیل نظریه است. اما جایی که واقعیات مزبور مانند نظریه سوم، هسته سخت نظریه را مخدوش نمایند محقق ملزم به ابطال نظریه است. مقاله در این جا با توسل به روش چرخشی نشان می دهد چگونه می توان از مرگ یک نظریه تولد نظریه دیگری را رقم زد.</em></strong>
نوسازی,صلح دمکراتیک,تحلیل طبقاتی,برنامه پژوهشی,پوپر,لاکاتوش,ابطال
https://jpq.ut.ac.ir/article_62856.html
https://jpq.ut.ac.ir/article_62856_438840103efa5f143980d23dfe04bcd8.pdf
دانشگاه تهران
فصلنامه سیاست
1735-9678
1735-9686
47
3
2017
09
23
ساخت دوگانۀ دولتسازی نوین افغانستان
647
665
FA
محسن
خلیلی
استاد گروه علوم سیاسی دانشکدۀ علوم اداری و اقتصادی دانشگاه فردوسی مشهد
khalilim@um.ac.ir
محمود
باهوش فاردقی
دانشجوی دکتری روابط بینالملل دانشگاه خوارزمی
bahooshmahmood@yahoo.com
10.22059/jpq.2017.62857
<strong><em> دولتسازی نوین افغانستان، پس از یورش آمریکا، پنجمین فرایند دولتسازی در تاریخ سیاسی افغانستان است. هدفِ نوشتار حاضر، بررسی ویژگیهای پروسۀ جدید دولتسازی افغانستان است که تحت تأثیر نیروی خارجی و در پرتو رخدادهای نوین نظام بینالملل، شکل گرفت. در پاسخ به پرسشِ بنیادین نوشتار (چیستی ویژگیهای دولتسازی نوین افغانستان)، این فرضیه طرح شد که ناتمام ماندن مداوم فرایندهای ملت</em></strong><strong><em>-</em></strong><strong><em>دولتسازی در تاریخ معاصر افغانستان، بههمراه خصلتهای جدید در سیاست خارجی آمریکا، سبب شد پروسۀ دولتسازی از بالا (دولتسازی هدایتشده از محیط بیرونی، بهمنظور حذف دولت فرومانده و ایجاد دولت سرمشق) معیار قرار گیرد. در نوشتار پیشرو، چارچوب نظری ساخت دوگانۀ دولتسازی نوین، بهکار رفته است. دولتسازی عمودی و افقی، خصلت دولتسازیهای نوین است که بر پایۀ تخریب سازنده قرار دارد. ساختار معیوب باید به نفع ساختمان نوساز، تخریب شود؛ موضوعی که سبب شد افغانستان، به کارگاه آزمایش چنین پروژهای تبدیل شود.</em></strong>
افغانستان,دولتسازی,دولتسازی از بالا,دولتسازی افقی,دولتسازی عمودی
https://jpq.ut.ac.ir/article_62857.html
https://jpq.ut.ac.ir/article_62857_31b5564ef99f02b05d56b3c641f8a7e9.pdf
دانشگاه تهران
فصلنامه سیاست
1735-9678
1735-9686
47
3
2017
09
23
پایایی و پویایی ناتو در محیط امنیتی جدید پس از جنگ سرد
667
682
FA
حسین
سلیمی
استاد گروه روابط بین الملل دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی
h.eyvazzadeh@yahoo.com
حسن
عیوض زاده
دانشجوی دکتری روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبایی
10.22059/jpq.2017.62858
<strong><em>با پایان جنگ سرد بسیاری بر این گمان بودند که عمر ناتو نیز بهسر آمده است و با از بین رفتن تهدید شوروی دیگر دلیلی برای تداوم فعالیت ناتو وجود ندارد. در مقابل، برخی دیگر از تحلیلگران بینالمللی با اشاره به تغییر شکل نظام بینالملل (براساس نظریۀ واقعگرایی ساختاری) بهواسطۀ فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و تغییر شکل تهدیدهای بینالمللی (در نتیجۀ آن) معتقد بودند که در دنیای پسا جنگ سردی، پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) با تهدیدات متنوع و جدیدی روبهروست؛ تهدیداتی که چه به لحاظ موضوعی، چه به لحاظ جغرافیایی و چه به لحاظ پیچیدگی از گستردگی و تنوع بهمراتب بیشتری در مقایسه با دوران جنگ سرد برخوردارند؛ البته تهدیداتی که توجیهاتی محکم برای ادامۀ حضور و فعالیت این سازمان فراهم میآورند. با توجه به این مقدمه، در این پژوهش، با استفادۀ تکمیلی از روش تحلیل محتوای مقولهای دلایل پایایی و پویایی ناتو در دوران پس از جنگ سرد و در درون محیط امنیتی جدید</em></strong><strong><em>بررسی خواهد شد. استدلال محوری این پژوهش این است که نیاز به حفظ موازنۀ قدرت در قالب موازنۀ تهدیدات جدید برآمده از تغییر ساختار نظام بینالملل، مهمترین ضرورت پایایی و پویایی ناتو در دوران پس از جنگ سرد بوده است. </em></strong>
تهدیدات جدید,جنگ سرد,ساختار نظام بینالملل,محیط امنیتی جدید,ناتو
https://jpq.ut.ac.ir/article_62858.html
https://jpq.ut.ac.ir/article_62858_05475c53825ac66d3f3522c27f5c0eb0.pdf
دانشگاه تهران
فصلنامه سیاست
1735-9678
1735-9686
47
3
2017
09
23
تماس و چالش سنت چپ و روحانیت در مشروطه
683
703
FA
محمد
صدرا
استادیار گروه معارف دانشکدۀ علوم انسانی دانشگاه زنجان
m.sadraa@gmail.com
محمدتقی
آل غفور
استادیار گروه علوم سیاسی دانشکدۀ تاریخ و علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم
10.22059/jpq.2017.62859
<strong><em>در نوشتۀ حاضر، با استفاده از الگوی جماعتگرایی، بهویژه با استفاده از مفهوم سنت و عقلانیت و خیر مختص آن، تماس و چالش دو سنت اسلام و چپ در خلال نهضت مشروطه بررسی و نشان داده شده است که در تماس و چالش بین دو سنت، از طریق مفاهیم اساسی و بنیادین هر یک از آن دو، عقلانیت جدیدی ایجاد میشود که در نگاه به حوزۀ سیاسیـ اجتماعی، خصلتی غیردموکراتیک و تمرکزگرا دارد که همین عقلانیت، در نهایت، در زمینۀ تحولات و وقایع ایجادشده، به ظهور دیکتاتوری رضاخانی منتهی میشود.</em></strong>
جماعتگرایی,چپ,روحانیت,سنت,عقلانیت,مشروطیت
https://jpq.ut.ac.ir/article_62859.html
https://jpq.ut.ac.ir/article_62859_704853a61c04224809db5dcd9e482c37.pdf
دانشگاه تهران
فصلنامه سیاست
1735-9678
1735-9686
47
3
2017
09
23
بررسی تطبیقی اندیشۀ میرزا ملکمخان و جلال آلاحمد؛ از تجددگرایی تا هویت ایرانی-اسلامی
705
719
FA
مهدی
فدایی مهربانی
استادیار گروه علوم سیاسی دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
fadaiemehdi@yahoo.com
امین
معینی
0009-0001-9168-5513
دانشجوی کارشناسیارشد گروه علوم سیاسی دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
amin_moeini@yahoo.com
10.22059/jpq.2017.62860
<strong><em>عقبماندگی پدیدهای است که ذهن بسیاری از روشنفکران معاصر ایران را به خود معطوف کرده است. این پژوهش به واکاوی و نقد اندیشۀ «میرزا ملکمخان نظامالدوله» و «جلال آلاحمد» پیرامون چرایی وقوع این پدیده و چگونگی برونرفت از آن میپردازد. جوهر اندیشۀ ملکمخان مبارزه با عقبماندگی در پرتو تجددگرایی است و آلاحمد نیز بومیگرایی و بازگشت به فرهنگ اسلامی را چارۀ کار میداند. سؤال اصلی پژوهش چرایی تفاوت در پاسخ این دو متفکر به بحرانی یکسان است. براساس فرضیۀ این پژوهش، بهعلت شرایط سیاسی- اجتماعی و پیشفرضهای ذهنی متفاوت ملکم و آلاحمد، در مرحلۀ مشاهده و کشف بحران، هر یک از آن دو، جامعۀ آرمانی متفاوتی را فرادید آورده و به پاسخهای مختلف و متضادی رسیدهاند. در پایان با تأکید بر برداشت «همزمان» (</em></strong><strong><em>synchronic</em></strong><strong><em>) و غیرتاریخی هر دو متفکر از پدیدۀ عقبماندگی، به مقایسۀ اندیشۀ تحولخواهانۀ آن دو در چارچوب نظریۀ بحران اسپریگنز پرداخته میشود.</em></strong>
بومیگرایی,تجددگرایی,جلال آلاحمد,عقبماندگی,میرزا ملکمخان
https://jpq.ut.ac.ir/article_62860.html
https://jpq.ut.ac.ir/article_62860_dab69fe86a66f73b7283b1111a3f9887.pdf
دانشگاه تهران
فصلنامه سیاست
1735-9678
1735-9686
47
3
2017
09
23
روششناسی فراترکیب و کاربرد آن در سیاستگذاری عمومی
721
736
FA
یحیی
کمالی
0000-0002-7392-6395
استادیار گروه علوم سیاسی دانشکدۀ حقوق و الهیات دانشگاه شهید باهنر کرمان
yahyakamali@ut.ac.ir
10.22059/jpq.2017.62861
<strong><em>هدف پژوهش در حوزۀ سیاستگذاری، ارائۀ توصیههای علمی و عملیاتی به سیاستگذاران است. پژوهش سیاستی در پی بررسی عوامل مؤثر بر سیاستها و تأثیر سیاستها بر جامعه است و در این زمینه از روشهای مختلفی بهره میگیرد. پیچیدگی محیط سیاستگذاری عمومی و ابعاد مختلف مسائل سیاستی ایجاب میکند که تحلیلگران سیاست، به رویکردهای روششناسی مناسب مجهز باشند. در این میان روش فراترکیب، عصارۀ پژوهشهای انجامگرفته در یک موضوع خاص را به شیوۀ نظاممند و علمی فرا روی سیاستگذاران قرار میدهد، نقش مهمی در روشن کردن ابعاد مختلف پدیدههای سیاستی پیچیده دارد و یادگیری سیاستی و مطلع شدن مقامات را تسهیل میکند. در مقالۀ پیش رو با درک ضرورت توسعۀ روششناسی ترکیب پژوهشها در حوزۀ سیاستگذاری به تبیین روش فراترکیب، مراحل و مزایای آن پرداخته شده و نمونههایی از کاربرد این روش در سیاستگذاری عمومی بیان شده است.</em></strong>
پژوهش,سیاستگذاری,روش,علوم سیاسی,فراترکیب
https://jpq.ut.ac.ir/article_62861.html
https://jpq.ut.ac.ir/article_62861_299896d8f09c0859bbc96098c8da5d8f.pdf
دانشگاه تهران
فصلنامه سیاست
1735-9678
1735-9686
47
3
2017
09
23
فرصتها و چالشهای عضویت جمهوری اسلامی ایران در سازمان همکاری شانگهای
737
752
FA
محمدصادق
کوشکی
استادیار مطالعات منطقهای، دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
m.s.koushki@ut.ac.ir
سیدمحمود
حسینی
دانشجوی دکتری مطالعات منطقهای، دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
mhossini92@gmail.com
10.22059/jpq.2017.62862
<strong><em>سازمانهای منطقهای راهی برای دستیابی به منافع راهبردی کشورها هستند که بر پایۀ اهداف و منافع مشترک کار میکنند. امروزه سازمان همکاری شانگهای نیز بهعنوان یک سازمان مهم منطقهای مطرح است. سازمان همکاری شانگهای در سال 2001 با حضور کشورهای چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان بهوجود آمد. در این میان، جمهوری اسلامی ایران همواره خواهان دستیابی به عضویت دائم در این سازمان بوده است. سؤال اصلی مقاله این است که اهداف و منافع ایران از عضویت در سازمان همکاری شانگهای چیست؟ در ادامه ضمن توجه به زمینههای تکامل سازمان همکاری شانگهای، منافع عضویت دائم جمهوری اسلامی ایران در این سازمان را برمیشماریم و جدا از این فرصتها، به چالشیهایی که برای دستیابی ایران به این مهم وجود دارد، نیز پرداخته میشود. </em></strong>
آسیای مرکزی,جمهوری اسلامی ایران,سازمانهای منطقهای,سازمان همکاری شانگهای,منافع راهبردی
https://jpq.ut.ac.ir/article_62862.html
https://jpq.ut.ac.ir/article_62862_7da36638c9b7e41529cdfc35117f1d7d.pdf
دانشگاه تهران
فصلنامه سیاست
1735-9678
1735-9686
47
3
2017
09
23
راه ابریشم و ایران فرهنگی؛ مؤلفههایی برای همگرایی منطقهای در غرب آسیا
753
771
FA
محمد رضا
مجیدی
0000-0001-6801-9136
دانشیار گروه مطالعات منطقهای دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
mrezamajidi@yahoo.com
محمد حسین
دهقانیان فراشاه
دانشجوی دکتری دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
dehghanian_f@ut.ac.ir
10.22059/jpq.2017.62863
<strong><em>راه ابریشم در طول چند قرن پیونددهندۀ امپراتوریهای بزرگ عصر خود بود و اگرچه اساساً بر مبنای دادوستد و سود اقتصادی شکل گرفته بود، به محملی برای تعاملات و ارتباطات فرهنگی و تمدنی تبدیل شد و میراث فرهنگی ماندگاری برای ایران، کشورهای آسیای مرکزی و بهطور کل کشورهای غرب آسیا بر جای گذاشت. در این مقاله ضمن اشاره به پیشینۀ تاریخی راه ابریشم و پیامدهای اقتصادی و فرهنگی آن، به این موضوع میپردازیم که تلاش برای احیای راه ابریشم چگونه میتواند زمینۀ همگرایی در غرب آسیا را فراهم کند؛ مانع از شکلگیری بستر مناسب برای رشد افراطیگری در منطقه شود و به تقویت پایههای ایران فرهنگی و روح مدارای مندرج در آن کمک کند. به همین منظور از برخی از نظریههای مطرح در مطالعات منطقهای بهعنوان مبنای نظری کار استفاده شده است.</em></strong>
ارتباطات,ایران فرهنگی,آسیای غربی,آسیای مرکزی,جهانی شدن,راه ابریشم,سازهانگاری,منطقهگرایی
https://jpq.ut.ac.ir/article_62863.html
https://jpq.ut.ac.ir/article_62863_33d0867f673de877cb1e0e767e04ac6a.pdf
دانشگاه تهران
فصلنامه سیاست
1735-9678
1735-9686
47
3
2017
09
23
تحلیلی استعارهای از ساخت ایران در روزنامههای مهم ایالات متحده (2013-2001)
773
790
FA
حمیرا
مشیرزاده
0000-0002-7983-1397
دانشیار گروه روابط بینالملل دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
hmoshir@ut.ac.ir
فاطمه
بهرامی پور
دانشجوی کارشناسیارشد روابط بینالملل دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
m.bahramipoor2010@gmail.com
10.22059/jpq.2017.62864
<em> </em><em>ایران از راههای مختلف بهویژه از طریق متون رسانهای، بهعنوان "دیگری دشمن"</em><em>در ایالات متحده برساخته شده که این امر از نظر برداشت از ایران در سطوح و عرصههای مختلف و نوع برخورد با آن واجد مدلولات و تبعات مهمی بوده است. سؤالی که این مقاله درصدد پرداختن به آن است، چگونگی ساخت ایران بر مبنای استعارهسازی است (انتقال جنبه</em><em></em><em>هایی از یک قلمرو به قلمرو دیگر به</em><em></em><em>نحوی که از قلمرو دوم بهگونه</em><em></em><em>ای سخن گفته می</em><em></em><em>شود که گویی قلمرو مبدأ است). استدلال اصلی مقاله این است که کاربرد انواع خاصی از استعارههای دربارۀ ایران از یک سو، و پیوندیابیهای گفتمانی صورتگرفته از سوی دیگر، به ساخت ایران بهعنوان یک "دشمن" در رسانههای ایالات متحده منجر شده است. </em><em>در </em><em>این مقاله با تکیه بر شاخۀ خاص از نظریه و روش تحلیل گفتمان، یعنی تحلیل استعارهای، نقش محوری استعارهها در برساختن ایران بهعنوان "دیگری دشمن"</em><em>در گفتمان مطبوعاتی ایالات متحده با تکیه بر متون خبری سه روزنامۀ مهم این کشور (نیویورک تایمز، واشینگتن پست و وال استریت ژورنال) در یک دورۀ حدوداً دوازدهساله (از یازده سپتامبر 2001 تا سال 2013) بررسی شده و شواهد و دادههایی برای نشان دادن چگونگی استفاده از استعارههای مفهومی اصلی برای ایجاد و خلق روایتی از ایران بهعنوان دشمن و نیز چگونگی تداخل گفتمانی و شباهت میان ساخت معنایی در هر سه روزنامه ارائه شده است. </em>
استعارۀ مفهومی,ایران,آمریکا,تحلیل استعارهای,رسانههای ایالات متحده,خود و دیگری
https://jpq.ut.ac.ir/article_62864.html
https://jpq.ut.ac.ir/article_62864_f524c8da361becc73866e37817a3a997.pdf
دانشگاه تهران
فصلنامه سیاست
1735-9678
1735-9686
47
3
2017
09
23
سیاستگذاری اقتصادی کنترل تحریم در فرایند دیپلماسی هستهای
791
813
FA
عباس مصلی
نژاد
استاد گروه علوم سیاسی دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
mossalanejad@mossalanejad.com
10.22059/jpq.2017.62865
<strong><em>رهیافت نئولیبرالیسم در اقتصاد سیاسی بینالمللی اهمیت، مطلوبیت و کارامدی بالایی در حل منازعات سیاسی و بحرانهای منطقهای دارد. بخش شایان توجهی از تضادهای جهان غرب و ایران در سالهای دهۀ 1990 به بعد عمدتاً تحت تأثیر فعالیت هستهای ایران شکل گرفته و گسترش یافته است. در این مقاله به تبیین زمینههای اقتصادی کنش راهبردی آمریکا در مقابله با ایران و فرایند دیپلماسی هستهای ایران و کشورهای گروه 1+5 براساس سیاستگذاری اقتصادی نئولیبرالی میپردازیم. پایان مذاکرات در 14 جولای 2015 و انتشار برنامۀ جامع اقدام مشترک را میتوان انعکاس کاربرد رهیافت نئولیبرالی در حوزۀ سیاستگذاری اقتصادی تحریم و اقدامهای متقابل ایران برای کنترل و گذار از تحریم دانست. علت اصلی موفقیت مذاکرات و برنامۀ هستهای را میتوان بهرهگیری از سازوکارهای رهیافت نئولیبرالی در اقتصاد سیاسی بینالمللی ذکر کرد. چنین رهیافتی زمینههای نیل به همکاری مشترک برای کاهش تهدیدات فراروی کشورها را سازماندهی کرد. در رهیافت سیاستگذاری اقتصادی نئولیبرال، همکاری بازیگران برای دستیابی به سود، قدرت و امنیت را امکانپذیر میسازد. در این فرایند، قالبهای تحلیلی اقتصاد سیاسی رابطۀ ارگانیک بین مؤلفههای سیاست بینالملل و اقتصاد بینالملل برقرار میکند. براساس چنین رویکردی، هر گونه حلوفصل مرحلهای موضوعات هستهای تابعی از ضرورتهای اقتصاد و سیاست جهانی خواهد بود. از سوی دیگر، مذاکرات هسته</em></strong><strong><em></em></strong><strong><em>ای را میتوان در قالب الگوهایی از جمله «اعتمادسازی راهبردی» نیز تفسیر کرد. روند دیپلماسی هستهای ایران و کشورهای گروه 1+5 بیانگر آن است که مؤلفههای اقتصاد سیاسی با نیازهای راهبردی جمهوری اسلامی ارتباط مستقیمی با حلوفصل فعالیتهای هستهای ایران دارد. پرسش اصلی مقاله آن است که «مبانی سیاستگذاری کنترل تحریم در رهیافت نئولیبرالی اقتصاد سیاسی بینالملل چیست و ایران چگونه از آن در فرایند مذاکرات هستهای با گروه 1+5 استفاده کرده است؟» فرضیۀ مقاله بر این موضوع تأکید دارد که ضرورتهای اقتصاد سیاسی ایران و امنیت راهبردی کشورهای 1+5 چنین فرایندی را بهوجود آورده است. در تنظیم این مقاله از رهیافت سیاستگذاری اقتصادی سیاسی نئولیبرال استفاده شده است. </em></strong>
اقتصاد سیاسی دیپلماسی هستهای,اقتصاد تحریم,سیاستگذاری اقتصاد سیاسی بینالمللی,مدیریت بحران
https://jpq.ut.ac.ir/article_62865.html
https://jpq.ut.ac.ir/article_62865_179e97e88e1de3c48ce21da4e2366788.pdf