دانشگاه تهرانفصلنامه سیاست1735-967843220130622LITERATURE REVIEW AND SYSTEMATIC REVIEW (2)
A PRACTICAL GUIDE FOR GRADUATE STUDENTSپیشینۀ پژوهش و مرور سیستمی ادبیات علمی (2) پیشنهاداتی برای دستور کار دانشکدهها، موسسات پژوهشی و پایان نامههای تحصیلات تکمیلی: راهنمای عملی3193565410.22059/jpq.2013.35654FAکیومرثاشتریاندانشیار گروه علوم سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهرانراضیهامامی میبدیدکترای سیاستگذاری عمومی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهرانJournal Article20111114Following the first part of our article on Literature Review and Systematic Review, in this second part we elaborate in detail the importance of systematic review and its method to improve the skills in this regard. To prepare a literature review, one has to define research domain, to find appropriate sources, to organize findings, to validate prior researches, and to put them in logical sequence. By systematic review we mean aggregating researches to be verified (quantitatively in preference). It help us elaboration and examination of theories. <em>توسعۀ نگارش پیشینۀ پژوهش در دانشگاهها و مراکز پژوهشی مستلزم آموزش و ترویج آن در دپارتمانهای علمی و پژوهشی و هدایت گام به گام دانشجویان برای انجام آن است. در این راستا، این مقاله به اقدامات عملی نگارش پیشینۀ پژوهش پرداخته و مرور سیستمی را به عنوان متدولوژی انجام آن معرفی میکند. مرور سیستمی به لحاظ لوازم متدولوژیک و گستردگی آن و امکاناتی که لازم دارد معمولاً در موسسات پژوهشی و برای اهداف ویژهای کاربرد دارد. همچنین خود میتواند به صورت مطالعه یا پژوهشی مستقل مطرح شود در حالیکه مرور سنتی معمولاً مقدمهای برای پژوهشی جدید توسط پژوهشگران یا دانشجویان تلقی میشود. به رغم مزایای مرور سیستمی، پیشنهاد اصلی ما در این مقاله آن است که با توجه به وضعیت فعلی پژوهش در کشور و عدم انسجام آن و ناشناخته بودن بسیاری از مطالعات و عدم استفاده از دستاوردهای آنها، مرور سنتی نیز باید به مثابۀ مطالعات مستقل مورد حمایت قرار گیرد.</em>دانشگاه تهرانفصلنامه سیاست1735-967843220130622THE STUDY OF POLITICAL AND SOCIAL STATUS OF IRAN IN SHAHID MOTAHARIS LIFE AND ERAواکاوی فضای سیاسی اجتماعی ایران در دوران زندگی استاد شهید مرتضی مطهری23453565510.22059/jpq.2013.35655FAسید مهدیساداتی نژاداستادیار گروه علوم سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهرانJournal Article20120509The brilliant and effective role of Shahid Motahari in 40&50 decades in familiarizing the young generation with pure Islam , struggling thinking deviation and institutionalizing Islamic thoughts in line of Islamic Revolution led by Imam Khomeini reveal the need to know Motahari and his scientific life and era .To know a person according to Quentin Skinner the bases and fields in which his characteristics have been formed should be taken into account ; the effective features influencing on the character of Shahid Motahari may include : the dictatorship space of Pahlavi era , activation of Marcsism , Nationalism &Liberalism activities , religious Intellectualism, changes within Hozah , and beginning of Imam Khameini movement. Studying the political and scientific life of Dr. Motahari indicates that he has both been influenced from and reacted affirmatively on theorization and transformation space in which he followed his scientific, political and challenging activities. So this paper tries to facilitate understanding recognision categories of this thinker of Hozah and his time.<em>نقش برجسته و تاثیر گذار استاد شهید مرتضی مطهری در آشنائی نسل جوان با اسلام ناب و مبارزه با انحرافات فکری و نهادینه سازی افکار اسلامی در مسیر انقلاب شکوهمند اسلامی به رهبری امام خمینی (ره)، نیاز به شناخت این شخصیت و دوران حیات علمی و مسائلی را که وی در دهه چهل و پنجاه با آن روبرو بوده است، بیشتر آشکار می نماید. بر اساس روش شناسی اسکینر برای شناخت یک شخصیت باید به بسترها و زمینههای شکل گیری شخصیت وی توجه نمود، شش مشخصه بارز این دوره که به مثابه بستر تاثیر گذار و شکل دهنده به شخصیت شهید مطهری قابل مطالعه میباشد عبارتند از فضای استبدادی دوره پهلوی، فعال شدن جریانهای مارکسیستی، فعال شدن جریانهای لیبرالیستی ناسیونالیستی، فعال شدن جریانهای روشنفکری دینی، تحولات درون حوزوی و شروع نهضت امام خمینی. کنکاش در زندگی سیاسی و علمی استاد مطهری بیانگر آن است که ایشان هم از این موضوعات تاثیر پذیرفته و هم در مواجهه با آنها واکنش ایجابی در نظریهپردازی و تحولآفرینی داشته و در چنین فضایی، فعالیت علمی سیاسی و مبارزاتی خود را دنبال نموده است. لذا مسیری که این مقاله میپوید تسهیلکننده مولفههای شناخت این متفکر نواندیش حوزوی و مقطعی است که او در آن زیست نموده است. </em>دانشگاه تهرانفصلنامه سیاست1735-967843220130622THE POLITICAL ECONOMY OF NON-DEVELOPMENT OF PRIVATIZATION IN IRAN
CURRENT DIRECTIONS_NEW APPROACHاقتصاد سیاسی توسعه نیافتگی خصوصی سازی در ایران: رویکردهای موجود ، رهیافت جدید49683565610.22059/jpq.2013.35656FAحمیداحمدیاستاد گروه علوم سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهرانسجادستاریاستادیار گروه علوم سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهرانJournal Article20100523Although the macro-economic policies of the country have changed from time to time in the Iranian contemporary history, still the nature and structure of state economy and the integration of the major parts of Iranian economy into the core of state capitalism and its semi-state satellites have been maintained. Therefore, the Iranian economy has experienced an identical process due to the lack of transition from state and semi-state capitalism to a logical and balanced synthesis of the functions of state and market in the economy. The primary concern and central objective of this article are to investigate the political-economic nature and causes of the non-development of privatization and to understand the continuous historical process during which the core of state capitalism has been acutely developed and reproduced in the contemporary history of Iran. In contrast, it endeavours to demonstrate, the private sector of Iranian economy has only enjoyed limited chances of and conditions for generating [property] ownership, capital accumulation, and economic growth, as well as for playing a key role in the power structure of political economy and development process in Iran. The article critiques the reductionist nature of the existing literature on the subject, and shows, by using a new theoretical approach called the “paradigm of power,” that it is not possible to understand the nature and internal logic of the tendency of the dominant elite in Islamic Republic paradigm of power towards the development of state capitalism and non-development of private sector in economy without taking into account the historical process of the formation, evolution, and establishment of this paradigm of power in society and particularly without considering their preferred nature of order in the areas of capital accumulation, hegemony, identity and legitimacy (as metonymic causations or the central and hard core of these paradigm of power). <em>مقاله درصدد تحقیقی تئوریک در ماهیت و علل اقتصاد سیاسی توسعه نیافتگی خصوصی سازی در ایران و درک فرایند تاریخی مستمری است که طی آن، هستة در حال گسترش سرمایه داری دولتی همچنان در تاریخ ایران معاصر به شکل حادّی بازتولید و توسعه یافته و در مقابل، بخش خصوصی اقتصاد از زمینه های محدودی برای مالکیت، انباشت سرمایه، رشد و ایفای نقش در فرایند توسعۀ ایران برخوردار بوده است. مقاله با استفاده از یک رهیافت نظری جدید نشان می دهدکه چگونه فهم ماهیت و منطق درونی گرایش نخبگان مسلط در هر پارادایم قدرت به اقتصاد دولتی یا اقتصاد بازار، بدون توجه به فرایند تاریخی تکوین، تکامل و تعیّن یا استقرار آن پارادایم قدرت در جامعه و بویژه ماهیت نظم موردنظر سرآمد و شارحان اصلی آن پارادایم قدرت در حوزة «انباشت، هژمونی، هویت و مشروعیت» (به مثابة علّیت های ساختی یا هستة مرکزی و سخت پارادایم قدرت) ممکن نیست. </em>دانشگاه تهرانفصلنامه سیاست1735-967843220130622EXAMINATION OF IRAN ’S ECONOMIC POLICY FROM 1330 TO 1332بررسی سیاست های اقتصادی ایران در سال¬های 30 تا 3269963565710.22059/jpq.2013.35657FAحسینزحمتکشاستادیار گروه مطالعات منطقه ای دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهرانJournal Article20100706This study analyzes Iranian government's economic policies within the years 30-32 and focuses on its approaches to deal with deficit and its means of making a balance in foreign payments.<em>پژوهش حاضر به تحلیل سیاست های اقتصادی دولت در فاصلۀ سالهای 32- 30 می پردازد و شیوه های دولت برای تأمین کسری بودجه و ابزارهای ایجاد موازنه در پرداختهای خارجی را مورد بررسی قرار می دهد. </em>دانشگاه تهرانفصلنامه سیاست1735-967843220130622THE ROLE OF BRICS ENERGY GEO-POLITICS FOR IRAN POSITIONژئوپلتیک انرژی بریکس و جایگاه ایران991203565810.22059/jpq.2013.35658FAاکبرولی زادهاستادیار مطالعات منطقه¬ای دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهرانسید محمدهوشی ساداتدانشجوی دکترای مطالعات منطقه ای دانشگاه دورهام انگلستانJournal Article20111226The BRICS has already appeared as the main challenging rival for the Western-dominated economic model and this trend will most likely continue in coming years. Obviously, energy security would be a top priority for this new emergence coalition, particularly China and India, while Russia and Brazil are the least dependent of energy import and South Africa sits in the middle. Global energy demand will increase, so non-hydrocarbons grow faster than hydrocarbons, however natural gas is the fastest-growing fossil fuels in the energy markets all over the world. As a result, energy relationships with other hydrocarbon-rich countries, notably main gas suppliers, outside the BRICS, seem vital. Iran, as the second hydrocarbons holder worldwide with its outstanding geo-economic geo-politics and geo-strategic position, is situated in the centre of the global ‘strategic energy ellipse’ and even becomes more significant. Therefore, energy relationship between Tehran and the BRICS could be influential on both side's energy security in the future.<em>انرژی به عنوان متغیری ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک، جایگاه ویژهای را در نظام بین الملل به خود اختصاص داده و دسترسی به منابع انرژی نیز اهمیتی راهبردی پیدا کرده است و به همین علت، هر یک از بازیگران نظام بین الملل درصدد بیان تعریفی از جایگاه خود در مبحث امنیت انرژی در جهان میباشند. در این میان ایران با واقع شدن در مرکز بیضی استراتژیک انرژی و با در دست داشتن دومین منابع نفت خام و گاز طبیعی جهان، جایگاه مهمی را در مباحث امنیت انرژی به خود اختصاص داده است. بر همین اساس و به منظور بهره جستن از این قابلیت خود نیازمند داشتن شرکایی استراتژیک می باشد و برای نیل به این هدف، گروه بریکس به ویژه چین و هند با بازار تقاضای رو به رشد خود برای انرژی در کنار جایگاه تاثیرگذار این کشورها در نظام جهانی، از اهمیت ویژهای برخوردارند. این پژوهش بر آن است که با روشی توصیفی و تحلیلی به بررسی جایگاه ژئوپلیتیک انرژی ایران بر امنیت انرژی گروه بریکس و مناسبات با این کشورها در حوزه مذکور بپردازد.</em>دانشگاه تهرانفصلنامه سیاست1735-967843220130622THE ROLE AND POSITION OF THE NATURAL GAS IN INDIA ENERGY POLICY: EVALUATION OF THE AVAILABLE ALTERNATIVES FOR SUPPLYING THE REQUIRED NATURAL GAS FOR INDIAنقش و جایگاه گاز طبیعی در سیاست انرژی هند: بررسی گزینه های موجود برای تامین گاز طبیعی مورد نیاز هند1211353565910.22059/jpq.2013.35659FAمصطفیملکوتیاناستاد گروه علوم سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهرانسید هدایت الهعقداییکارشناسی ارشد گروه روابط بین الملل دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهرانJournal Article20121224Along with increasing demand and trend of the various countries for using from Natural Gas for supplying their required energy, India has changed its Energy Policy direction toward more use from Natural gas in order to supply its required energy in recent years. For achieving to this goal, Indian Politicians have faced various alternatives, which selecting each of them, due to the importance of the securing the energy supply for this country, can have significant influences on other Indian Policies especially in the field of Foreign Policy of this country. Therefore this question will be raised that what is the best alternative for supplying the Natural Gas for the Future of this Country? In the present study, we have attempted to compare the available alternatives for supplying the Required Natural Gas for India; which the best choice for supplying the required Natural Gas for this country is Gas Import through the International Gas Transformation Pipe Line, simultaneously from the North-Eastern Borders (Myanmar) and Western Borders (Iran) of India.<em>همزمان با روند رو به تزاید تمایل کشورهای مختلف به استفاده از گاز طبیعی برای تامین انرژی مورد نیاز خود، هند نیز جهت گیری سیاست انرژی خود در طی سال های اخیر را به سمت و سوی افزایش استفاده از گاز طبیعی برای تامین انرژی مورد نیازش متمایل ساخته است. سیاست مداران هندی برای نیل به این هدف گزینههای مختلفی را پیش روی خود مشاهده میکنند، گزینههایی که انتخاب هریک از آنها به وسیله سیاست مداران هندی با توجه به اهمیت تامین امنیت انرژی برای این کشور میتواند تاثیرات معناداری را بر دیگر سیاستهای هند به ویژه بر سیاست خارجی این کشور بر جای بگذارد. لذا این پرسش مطرح میشود که بهترین گزینه برای تأمین گاز طبیعی مورد نیاز این کشور برای آینده چیست؟ در این مقاله ضمن بررسی و مقایسه گزینههای موجود برای تأمین گاز طبیعی مورد نیاز هند نشان میدهیم که بهترین گزینه برای تامین گاز طبیعی مورد نیاز این کشور، واردات گاز از طریق خط لولة انتقال گاز بینالمللی به طور همزمان از مرزهای شمال شرقی (میانمار) و مرزهای غربی هند (ایران) است.</em>دانشگاه تهرانفصلنامه سیاست1735-967843220130622NETWORK ANALYSIS, SOCIAL CAPITAL AND POLITICS: AN INTRODUCTION TO NETWORK POLITICSتحلیل شبکه ای، سرمایه اجتماعی و حوزه سیاست: درآمدی بر رویکرد سیاست شبکه ای1391573566010.22059/jpq.2013.35660FAسید رحیمابوالحسنیاستادیار گروه علوم سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهرانسعیدعطاراستادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه یزدJournal Article20120522This paper is an introduction to new approach in politics and its central focus, state. In this approach, the state is a struggle place where a number of politics networks try to take more share of ability to make decision about scarce resources. The paper begins with a question of what network analysis and finally analyzes basic framework of “Network Politics” in state’s analysis. In network politics, taking a position is the main reason for the action, the political power is the subject of struggle and the main goal of political action is to take more share of power. “Network Politics Approach” as a way of state’s analysis is a continuation of bringing the state back. This paper has offered preliminary analysis framework of network politics.<em>این نوشتار، مقدمهای است به رویکردی </em><em> </em><em>جدید در سیاست و کانون محوری آن، دولت که در آن، دولت به عنوان مکان نزاع شبکههایی دانسته میشود که میکوشند تا سهم بیشتری از توان تصمیمگیری در مورد منابع کمیاب را در اختیار بگیرند. مقاله با پرسش از چیستی تحلیل شبکهای آغاز و در نهایت به خطوط اصلی رویکردی در تحلیل دولت که آن را «سیاست شبکهای» مینامد میپردازد. در سیاست شبکهای جایگاه، اصل محوری کنشورزی، قدرت سیاسی موضوع نزاع، و کسب سهم بیشتر از قدرت، مهمترین هدف از کنشورزی سیاسی است. رویکرد سیاست شبکهای به عنوان شیوه خاصی از تحلیل دولت، رویکردی در ادامه جریان بازگشت به موضوع اصلی علوم سیاسی یعنی دولت است. نوشتار حاضر، طرحی اولیه از چارچوب تحلیلی سیاست شبکهای را ارائه کرده است.</em>دانشگاه تهرانفصلنامه سیاست1735-967843220130622NATIONALISM, COMPETETIVE STATE, AND DEVELOPMENT IN THE GLOBALIZATION ERAناسیونالیسم، دولت رقابتی و توسعه در عصر جهانی شدن1591813566110.22059/jpq.2013.35661FAسید احمدموثقیدانشیار گروه علوم سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهرانJournal Article20111226Development in Europe, United States of America, and in Asia realied through nationalism and by national and developmental states. But, in the era of globalization, nationalism and the states have faced with serious challenges the countries that have developed till 1980s by these kinds of states, can enjoy the opportunities of the globalization process and become competitive and global. But, the majority of third world countries which did not have these kinds of states and orientations, are in an extremely weak position in the globalization period and cannot reach to the their developmental and national goals and cannot become developed. This article analyse this difficult situation, with regard to the nature of globalization process and the weakness and inefficiency of the states.<em>توسعه در پیوند با ناسیونالیسم و دولت های ملی و توسعه خواه در اروپا آمریکا و برخی از کشورهای آسیایی و غیره آن محقق شد ولی امروزه در عصر جهانی شدن، ناسیونالیسم و دولتها با چالش های جدی مواجه شده اند. کشورهایی که تا دهه 1980 توانستند به کمک این گونه دولتها در قالبی ملی توسعه یابند، در فرآیند جهانی شدن نیز میتوانند از فرصت ها و امکانات حاصله استفاده کرده و رقابتی عمل کنند و جهانی شوند. اما در اکثر کشورهای جهان سوم که دولتها فاقد جهت گیریهای ملی و توسعهای بودند، در دورۀ جهانی شدن در وضعیت بسیار شکنندهتری از نظر نیل به اهداف کلان ملی و توسعهای قرار دارند و نمیتوانند به آسانی توسعه یابند. این مقاله درصدد است با توجه به ماهیت فرآیند جهانی شدن و ضعف و ناکارآمدی دولتها، این وضعیت شکننده و دشوار را بررسی و تحلیل نماید.</em>دانشگاه تهرانفصلنامه سیاست1735-967843220130622HAPPINESS IN IMAM ALI'S VIEW; AN ETYMOLOGICAL STUDY IN NAHJ AL-BALAGHAHسعادت از دیدگاه امام علی(ع)؛ تحلیل ریشه «سعد» در نهجالبلاغه1852013566210.22059/jpq.2013.35662FAجلالدرخشهاستاد گروه علوم سیاسی دانشگاه امام صادق (ع)امیدشفیعی قهفرخیدانشجوی دکتری اندیشههای سیاسی دانشگاه امام صادق (ع)Journal Article20130429Without doubt, "happiness and salvation" is one of the old and fundamental problems of human being; many schools of thought paid attention to this question. Study of religious texts and quotes of religious leaders on this concept, can affect on personal lifestyle and even the overall direction and policy of society. This paper is looking for focus on areas of application of "sa'adah" derivatives in Nahj Al-balaghah in order to understand Imam Ali's view on happiness. Subject to these derivatives, this paper categorizes areas of applications and identifies receiver, donor and nature of happiness, and discusses earthly bliss and eternal salvation, and relationship between happiness and moral, religious, and epistemic affairs; also pays attention to requirements and implications of this discussion for political affairs.
<em>بدون تردید مقوله «خوشبختی و سعادت»، از مسائل بنیادین و پرسش</em><em></em><em>های دیرینه و پایدار بشر به</em><em></em><em>شمار می</em><em></em><em>آید که بسیاری از مکاتب دینی و فکری نیز آن را مد نظر داشته</em><em></em><em>اند. بررسی متون دینی و سخنان پیشوایان دین در رابطه با سعادت بشر و شناخت بهتر این مفهوم از دیدگاه آنان می</em><em></em><em>تواند بر نحوه زندگی فردی انسان و حتی جهت</em><em></em><em>گیری</em><em></em><em>ها و سیاست</em><em></em><em>گذاری</em><em></em><em>های کلان جامعه تأثیر گذارد. این پژوهش بر آن است تا با تمرکز بر موارد به</em><em></em><em>کارگیری ریشه «سعد» در نهج</em><em></em><em>البلاغه امیرالمؤمنین، به دریافت منظور امام علی (ع) از «سعادت» بپردازد. در این مقاله با توجه به کاربرد ریشه «سعد»، به دسته</em><em></em><em>بندی موارد کاربرد این ریشه، و نیز گیرنده سعادت، اعطاکننده آن، ماهیت آن، سعادت دنیوی و اخروی و رابطه امور اخلاقی، دینی و معرفتی با سعادت پرداخته شده و برخی از الزامات و پیامدهای آن برای سیاست بیان گردیده است.</em>دانشگاه تهرانفصلنامه سیاست1735-967843220130622TRADITIONAL AND RATIONAL DISCOURSES OF SHIA RELIGIOUS LEADERS AND THEOLOGIANS ON DEFENSE OF CONSTITUTIONAL GOVERNMENTگفتمان عقلی و نقلی مراجع و فقهای شیعه در دفاع از حکومت مشروطه در عصر غیبت2032213566310.22059/jpq.2013.35663FAسیدمحمدرضااحمدیطباطباییدانشیار دانشکده معارف اسلامی و علوم سیاسی دانشگاه امام صادق (ع)وحیدکرباسیکارشناس ارشد معارف اسلامی و علوم سیاسی دانشگاه امام صادق (ع)Journal Article20120206When the new waves of modern world about liberty, equality and constitutional government reached to Islamic countries, The reaction of Jurists and religious leaders was different.
The main dispute has been concentrated on how and in which way we can compare and adapt the modern concepts of politics to Islamic doctrines'?
In this article we are going to answer to this question "how and based on what traditional and rational reasons, theologians and shi'a religious leaders tried to compare and adapt new concepts of politics and constitutional government to Islamic approach?"
<em>ورود آموزههای مدرن در حوزهی سیاست و جامعه به کشورهای اسلامی، در دوران معاصر، عکس العملهای مختلفی را به دنبال داشته است و بحث چگونگی تطابق و یا عدم تطابق آموزههای دینی و سنتی با مفاهیم مدرن سیاسی و اجتماعی یکی از مهمترین دغدغههای جامعة دینی و روشنفکران دیناندیش، به خصوص در دوره مشروطه، محسوب میشده است. بر همین اساس، سؤال اصلی که این پژوهش به دنبال پاسخ آن میباشد، بر این محور متمرکز شده که «عالمان دینی و مراجع مشروطهخواه بر پایهی چه اصول و مبانی دینی و عقلی، مستظهر به مبانی اصولی و فقهی، در تطبیق نسبیِ مفاهیم سیاسی مدرن با آموزههای اسلامی تلاش کردهاند؟». </em>دانشگاه تهرانفصلنامه سیاست1735-967843220130622THE REGIONAL GROUNDS OF DISINTEGRATION BETWEEN IRAN AND SAUDI ARABIA (2005 - 2011)بررسی عوامل منطقه ای واگرایی در روابط ایران و عربستان (1390-1384)2252433566410.22059/jpq.2013.35664FAعلیرضاازغندیاستاد علوم سیاسی دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی دانشگاه شهید بهشتیمهدیآقاعلیخانیدانشجوی دکترای روابط بین الملل دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهرانJournal Article20120206There have been great ups and downs in relations between Iran and Saudi Arabia before and after the Islamic Revolution of Iran. For the US role before the revolution along with the ruling elite's role afterwards, both countries stepped toward friendship. However, after the revolution, their relations have been deteriorated. The research aims at inspecting the general reasons of disintegration between these two, particularly the regional grounds since 2005 to 2011. The hypothesis suggests the developments in Iraq, Lebanon and especially Bahrain as the most important regional drives for this disintegration as well as the both sides' effort to expand their authority in the region as the main regional cause for instability in their relations.<em>ایران و عربستان روابط پر فراز و نشیبی را در دوران پیش و پس از انقلاب پشت سر گذاشتهاند. پیش از انقلاب، نقش آمریکا و پس از انقلاب در برخی برهه ها به واسطه نقش و سیاست های نخبگان حاکم، دو کشور به رغم عوامل داخلی، منطقه ای و بین المللی واگرایی، در جهت دوستی حرکت کردند. اما عوامل متعددی در سطوح مختلف موجب گردیده است تا پس از انقلاب، روابط دو کشور غیردوستانه شده، با تعارض و واگرایی همراه شود. هدف تحقیق این است که ضمن بررسی عوامل واگرایی در روابط دو کشور، عوامل منطقه ای واگرایی میان ایران و عربستان به ویژه دوره (2011-2005) را مطالعه کند و بر این اساس این فرض مطرح است که مسایل عراق، لبنان و به ویژه بحرین مهمترین عوامل منطقه ای واگرایی در روابط دو کشور و تلاش برای توسعه نفوذ در منطقه، مهمترین علت منطقه ای بی ثباتی در روابط ایران و عربستان است.</em>دانشگاه تهرانفصلنامه سیاست1735-967843220130622AFGHANISTAN’S RESISTANCE MOVEMENT AGAINST THE SOVIET INVASION, 1979-89جنبش مقاومت و تهاجم شوروی به افغانستان در سال های 89-19792452613566510.22059/jpq.2013.35665FAنورالدیننعمتیاستادیار گروه تاریخ دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهرانJournal Article20110412In the late 1970s, the Soviets could not save their Afghani dependents in power even by providing them huge military and financial aids. As a result, they decided to occupy Afghanistan. Having support from Islamic world and international society, Afghan resistance forces fought against the Soviets to defend their country’s independence and integrity. After a decade of struggle and jihad, they were successful to force the Soviet army leave Afghanistan. Previous research on this subject has emphasized the role of the United States and Afghan Arabs and undermined the role played by the Afghan resistance. This paper intends to study the political and military aspects of the movement. The paper concludes that the Afghan resistance has had a leading role in forcing the Soviets out of the country, and that other factors have had only subsidiary roles.<em>روس</em><em></em><em>ها در اواخر دهه 1970 با حمایت مالی و نظامی نتوانستند دولت وابسته به خود را در افغانستان حفظ نمایند و برای حفظ نفوذ خود و تثبیت موقعیت آن، افغانستان را اشغال نمودند. در این میان، نیروهای مقاومت افغان ضمن برخورداری از حمایت بین</em><em></em><em>المللی و جهان اسلام، برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشورشان به مقابله با شوروی پرداختند. نتیجه یک دهه مقاومت، عقب</em><em></em><em>نشینی ارتش شوروی از افغانستان بود. در مطالعات مربوط به این موضوع، بیشتر به نقش ایالات متحده و «عرب</em><em></em><em>های افغان» پرداخته شده است ، اما این مقاله در نظر دارد ظرفیت مقاومت این نیروها را در دهه 89-1979 مورد بررسی قرار دهد. فرض مورد نظر مقاله این است که مقاومت نیروهای جهادی بومی افغان در برابر تهاجم شوروی بنیاد اصلی مقاومت در اخراج روس</em><em></em><em>ها بوده و پشتیبانی نظامی ایالات متحده و کشورهای جهان اسلام اگرچه مهم بوده، اما در سایه این مقاومت قابل بررسی است.</em><em> </em>