بررسی مقایسه‌ای قابوسنامۀ عنصرالمعالی و شهریار ماکیاولی براساس چارچوب نظری توماس اسپریگنز

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار بخش علوم سیاسی دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه شیراز

2 دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی

چکیده

به‌نظر می‌رسد قابوسنامۀ عنصرالمعالی و شهریار ماکیاولی با وجود شکل‌گیری در بسترهای زمانی و مکانی متفاوت از نظر اهداف و مضامین سیاسی شباهت‌هایی با هم دارند که آنها را قابل مقایسه می‌سازد. شاید مقایسۀ این دو اثر بتواند بخشی از شباهت‌ها و تفاوت‌های سیاست‌نامۀ ایرانی و رساله‌های سیاسی آموزشی غربی را آشکار کند. این مقایسه براساس الگوی منطق درونی اسپریگنز یعنی شناخت بحران، ریشه‌یابی، جامعۀ آرمانی و راه‌حل صورت می‌گیرد. هرچند بستر اندیشه‌ورزی این دو متفکر متفاوت است، مهم‌ترین بحران پیش روی عنصرالمعالی، اضمحلال فرهنگی و سیاسی ایران‌زمین و مهم‌ترین بحران پیش روی ماکیاولی، فقدان وحدت سیاسی ایتالیاست؛ ریشۀ بحران از نظر عنصرالمعالی حاکمیت دولتمداران غیرفرهیخته و ناآزموده و از نظر ماکیاولی سیطرۀ کلیسا و نهاد دین بر جامعۀ ایتالیاست؛ جامعۀ آرمانی عنصرالمعالی مبتنی بر حکومت شهریاری صاحب گوهر (فره ایزدی) است که احیاگر هویت و فرهنگ ایرانی است و جامعۀ آرمانی ماکیاولی مبتنی بر حکومت شهریاری صاحب قدرت که بااقتدار وحدت سرزمینی را برای ایتالیا به ارمغان بیاورد؛ راه‌حل عنصرالمعالی اتخاذ سیاست اخلاق‌مدارانه، دادگرایانه، خردمندانه و دین‌مدارانه توسط حاکم و راه‌حل ماکیاولی اتخاذ سیاست غیراخلاقی، اقتدارگرایانه، واقع‌بینانه، عقل‌مدارانه و در نهایت مدرن‌سازی دولت است. قابوسنامۀ عنصرالمعالی تداوم‌بخش اندیشۀ سیاسی ایرانشهری و فاقد تحول در ساخت اندیشه‌ورزی سنتی ایرانی است و به یک معنا بازتولیدکنندۀ حکومت اقتدارگرایانۀ خیرخواه ایرانی است. درحالی‌ که شهریار ماکیاولی تا حدود زیادی از سنت اندیشه‌ورزی اخلاق‌مدارانه و الهیاتی کلاسیک غربی فاصله می‌گیرد و گونه‌ای نظام سیاسی اقتدارگرایانه مدرن را ترسیم می‌کند که در آن شهریار به طرق مختلف از جمله غیراخلاقی نه‌تنها ضامن ثبات و وحدت، بلکه ضامن اخلاق مدنی نیز است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Comparative study of Qabus nama Onsorolmaali and Shahriar Machiavellibased on theoretical framework of Thomas Sprignes

نویسندگان [English]

  • mohammadali tavana 1
  • amir moulodi 2
1 professor
2 student
چکیده [English]

It seems that Qabus nama (Mirror of princes) of Onsorolmaali and Shahriar Machiavelli as being formed in different temporal and spatial backgrounds, one in 11th century and another one in Italia of 16th century, have some similarities in terms of political content making them as comparable. Perhaps, the comparison of these two works can reveal some similarities and differences of political Iranian codices and political theses of western education. The comparison is made based on internal logic model (Sprignes)- the recognition of crisis, finding causes, utopia and solution. We can say although thought basis of these two theorists is different, the most important crisis of Onsorolmaali is cultural and political destruction of Iran and the most important crisis of Machiavelli is the dominance of church and religion on Italy community. Utopia of Onsorolmaali is based on royal ruling (Fare Izadi) renovating Iranian culture and identity and utopia of Machiavelli is based on royal ruling of virtue brining the unity to country of Italy. The solution of Onsorolmaali is taking ethical, fair, wise and religious policies by the ruler and the solution of Machiavelli is taking non-ethical, authoritative, realistic, wise policies and mostly he attempts to modernize the government. Qabus nama of Onsorolmaali continues the political thought of Iran and it doesn’t have any change in traditional Iranian thought basis and reproduces Iranian benevolent authoritative government. Shahriar Machiavelli is away from western classic divine and ethical thought tradition and draws a modern authoritative political system in which Shahria guarantees not only stability and unity but also it guarantees the civil ethics as in non-ethical way.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Political Andarzname
  • Onsorolmaali
  • Machiavelli
  • Qabus nama
  • Shahriar
1. اسپریگنز، توماس (1392). فهم نظریه‌های سیاسی، ترجمۀ فرهنگ رجایی، تهران: انتشارات آگه.
2. اسکاچپول، تدا (1389). دولت‌ها و انقلاب‌های اجتماعی، ترجمۀ سید مجید رویین‌تن، چ دوم، تهران: سروش.[V1] 
3. اسکینر، کوئنتین (1387). ماکیاولی، ترجمۀ عزت‌الله فولادوند، تهران: طرح نو.
4. الهیاری، فریدون (1381). «قابوسنامۀ عنصرالمعالی و جریان اندرزنامه‌نویسی سیاسی در ایران دورۀ اسلامی»، مجلۀ علمی پژوهشی دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان، دورۀ دوم، ش 31، ص 142- 125.
5. پالمر، رابرت روزول (1384). تاریخ جهان نو، ج اول، چ پنجم، تهران: امیرکبیر.
6. پلامناتز، جان (1387). انسان و جامعه (نظریۀ سیاسی و اجتماعی از ماکیاولی تا مارکس)، ترجمۀ کاظم فیروزمند، تهران: روزنه.
7. ترکمنی، آذر (1388). دیلمیان در گسترۀ تاریخ (حکومت‌های محلی آل زیار، آل‌بویه)، تهران: سمت.
8. جعفریان، رسول (1387). تاریخ ایران اسلامی (از طلوع طاهریان تا غروب خوارزمشاهیان)، تهران: دانش و اندیشۀ معاصر.
9. چرنوف، فرد (1390). نظریه و زیرنظریه در روابط بین‌الملل (مفاهیم و تفسیرهای متعارض)، ترجمۀ علیرضا طیب، تهران: نشر نی.
10. رجایی، فرهنگ (1372). تحول اندیشه در شرق باستان، تهران: قومس.
11. رحمانی، تورج (1385). سیاست و فضیلت در اندیشۀ نیکولو ماکیاولی، پایان‌نامۀ کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت مدرس.
12. زرین‌کوب، عبدالحسین (1384). روزگاران (تاریخ ایران از باستان تا پایان پهلوی)، تهران: امیرکبیر.
13. سید امامی، کاووس (1390). پژوهش در علوم سیاسی (رویکردهای اثبات‌گرا، تفسیری و انتقادی)، تهران: پژوهشکدۀ مطالعات فرهنگی و اجتماعی و انتشارات دانشگاه امام صادق (ع).
14. شریعت، فرشاد؛ و نادری باب اناری، مهدی (1390). «جدال اخلاق و سیاست در اندیشه‌های خواجه نصیر و ماکیاولی»، پژوهشنامۀ علوم سیاسی، سال هفتم، ش اول، ص 116 -87..
15. شوالیه، ژان ژاک (1373). آثار بزرگ سیاسی از ماکیاولی تا هیتلر، ترجمۀ لیلا سازگار، تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
16. طباطبائی، سید جواد (1387). زوال اندیشۀ سیاسی در ایران (گفتار در مبانی نظری انحطاط ایران)، تهران: کویر.
17. ------------ (1390). گفتار در تداوم فرهنگی (خواجه نظام‌الملک طوسی)، تهران: نگاه معاصر.
18. ------------- (1377). درآمدی فلسفی بر تاریخ اندیشۀ سیاسی در ایران، تهران:کویر.
19. ------------- (1382). جدال قدیم و جدید (از نوزایش یا انقلاب فرانسه)، تهران: مؤسسۀ پژوهشی نگاه معاصر.
20. طوسی، خواجه نظام‌المک (1375). سیاست‌نامه (سیرالملوک)، به کوشش جعفر شعار، چ هشتم، تهران: سخن پارسی.
21. عالم، عبدالرحمان (1386). تاریخ فلسفۀ سیاسی غرب، چ دهم، تهران: انتشارات وزارت خارجه.
22. عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر (1384). گزیدۀ قابوسنامه، تصحیح غلامحسین یوسفی، چ یازدهم، تهران: سخن پارسی.
23. قادری، حاتم (1384). اندیشه‌های سیاسی در اسلام و ایران، تهران: سمت.
25. کاسیرر، ارنست (1385). افسانۀ دولت، ترجمۀ نجف دریابندری، تهران: خوارزمی.
26. کلوسکو، جورج (1392). تاریخ اندیشۀ سیاسی در غرب (جلد سوم از ماکیاولی تا منتسکیو)، ترجمۀ خشایار دیهیمی، چ دوم، تهران: نشر نی.
27. ماکیاولی، نیکولو (1377). گفتارها، ترجمۀ محمدحسن لطفی، تهران: خوارزمی.
28. ----------- (1389). شهریار، ترجمه محمود محمود، تهران: نگاه.
29. موفه، شانتال (1391). دربارۀ امر سیاسی، ترجمة منصور انصاری، تهران: رخ‏داد نو.
30. نفیسی، سعید (1362). تصحیح قابوسنامه، تهران: وزیری.
 
31. Baron, Hans (1961). “Machiavelli: the Republican Citizen and Author of The Prince”, The English Historical Review, 76: 218, archived from the original on 2010-03-25
32. Deitz, Mary (1987). “Trapping the Prince”, American Political Science Review, 80: pp: 777–799
 [V1]مولف گرامی گویا از این منابع فقط در حد کپی و پیست استفاده کرده اند و خود منابع را مشاهده نکرده اند. نام کوچک اسکاچپول، تد نیست، بلکه تدا است. نام کوچک مترجم هم نه محمد که مجید است. سراسر کتاب پر است از اشتباه تایپی در نام اسپریگنز که به اشتباه اسپریگنز نوشته شده. اینها فقط نمونه‌هایی است که ویراستار با بضاعت اندک خود یافته است و بعید نیست که اشتباهاتی از این دست در مقاله بیش از این باشد.