دانشیار دانشکده علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی
چکیده
پس از فروپاشی اردوگاه ایدئولوژی افراطی چپ یعنی کمونیسم به رهبری اتحاد جماهیر شوروی ـ که این شکست را باید در امتداد فروپاشی اردوگاه ایدئولوژی افراطی راست یعنی فاشیسم در نیمه قرن بیستم دانست ـ اردوگاه ایدئولوژیک راست میانه یعنی لیبرالیسم به رهبری کشورهای صنعتی جهان در راستای عصر جهانی شدن این پیروزی را جشن گرفت و در این میان، نظریات اقتصادی ـ سیاسی این اردوگاه بر محور نظریه فردگرایی به نوعی در همسو کردن سایر جریانات فکری میانه معتدل حول محورهای بازار آزاد جهانی، دولت حداقل، آزادیهای اساسی و حقوق بشر جزمیت یافت. این مقاله با تأکید بر نظریه فردگرایی سعی دارد تا ضمن ارائه تصویری بیطرفانه از این نظریه در سه بُعد مادی، معنوی و اجتماعی، عمده دیدگاههای فرد محورانه، رفاهی و منافع فردی را در اندیشه فردگرایی به همراه سوگیریهای این نظریه نسبت به آزادی، دموکراسی، کثرتگرایی، ناسیونالیسم، فمینیسم و ایدئولوژی مورد بازاندیشی انتقادی قرار دهد.