آزادی و اقسام آن از دیدگاه متفکران گوناگون همواره موضوع بحث بوده است. در ادبیات اسلامی گاه از واژۀ حریت در مقابل آن استفاده میشود که چندان شفاف نیست. یکی از مهمترین مباحث این است که حدود آزادیها کجاست. در میان متفکران اسلامی و ادبیات شیعه بهطور عام با توجه به مطرحشدن مقولۀ امامت، پرسشی که شکل میگیرد این است که آیا امامت جلودار آزادی است یا خیر؟
شهید بهشتی در این میان دارای جایگاه ممتازی است. در نظام و دستگاه اندیشۀ وی، آزادی دارای جایگاهی کلیدی است و از سوی دیگر نسبتسنجی خاصی نیز میان دو مقولۀ آزادی و امامت برقرار میگردد.
در مقالۀ حاضر تلاش میشود تا در درجۀ اول معنا و مفهوم آزادی از نگاه شهید بهشتی بررسی گردد و سپس نسبت آن با مقولۀ امامت مشخص شود.