جامعه‌شناسی ظهور تفکر سیاسی جدید در آستانۀ انقلاب مشروطۀ ایران

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار گروه علوم سیاسی دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران

2 دانش آموختۀ دکتری علوم سیاسی دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران

چکیده

جامعه­شناسی تفکر رویکردی نسبتاً جدید به مطالعۀ اندیشۀ سیاسی است که ظهور و افول و نیز محتوای اندیشه­ها را براساس مطالعۀ زمینه­های اجتماعی آنها توضیح می­دهد. در این مقاله، با استفاده از الگوهای تحلیلی دو تن از جامعه­شناسان معاصر (روبرت ووسنو و رندال کالینز) تلاش می­شود الگوی مرکبی برای تحلیل جامعه­شناختی ظهور تفکر سیاسی نوین در دهه­های پیش از انقلاب مشروطۀ ایران طراحی میکنیم. سپس با استفاده از این الگو تلاش می­شود نشان داده شود که چگونه ظهور اندیشۀ سیاسی جدید در ایران معاصر، نه چنانکه معمولاً ادعا شده است، پدیدهای وارداتی و بی­زمینه، بلکه برعکس، در پیوند با ظهور ساختارهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مرتبط در ایران قرن نوزدهم بوده است. استدلال می­شود که بر اثر این تحولات ساختاری، جامعۀ ایران نیمۀ دوم قرن نوزدهم دیگر جامعه­ای ضعیف، ایستا و متفرق نبوده، بلکه جامعه­ای قدرتمند، پویا و تا اندازه­ای پلورالیستی بوده که امکان حمایت از زمینه­های نهادی تفکرات جدید را فراهم می­کرده است. 

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

SOCIOLOGY OF THE RISING OF THE NEW POLITICAL THINKING BEFORE THE IRANIAN CONSTITUTIONAL REVOLUTION

نویسندگان [English]

  • Ahmad Khaleghi Damghani 1
  • Mojtaba Gholipour 2
1 Associate Professor; Political Sciences Department, University of Tehran
2 Ph.D. in Political Science, University of Tehran
چکیده [English]

Sociology of thinking is a relatively new approach to studying political thought which explains the rise, wane and also the content of the thoughts according to their social context. In this paper, using the analytical models of the two contemporary sociologists (Robert Wuthnow and Randall Collins), we try to design a composite model for sociological analysis of the rising of the new political thinking in decades leading to the Iranian constitutional revolution. Then, using this model we try to show how the rising of the new political thought is not, as usually claimed, an imported and contextless phenomenon, but quite the opposite, is linked to the rising of the related political, social and economic structures in the 19th century Iran. It is argued that because of these structural developments, Iranian society in the second half of the 19th century was not anymore a weak, static and fragmented society, but was a powerful, dynamic and somehow pluralistic society, which could support the intuitional contexts of the new thoughts.  

کلیدواژه‌ها [English]

  • Sociology of thinking
  • social structure
  • structural developments
  • organizational bases
  • intellectual development
  • intellectual rise
  1. امین، سید حسن (1385). «تاریخچۀ جامعۀ مدنی در ایران: تشکل­های فرهنگی در ایران عصر قاجار»، مجلۀ حافظ، اردیبهشت 1385، ش 28، ص 40-29.
  2. آبراهامیان، یرواند (1387). ایران بین دو انقلاب، ترجمۀ احمد گل‌محمدی و محمدابراهیم فتاحی ولیلایی، تهران: نشر نی، چ سیزدهم.
  3. ---------------- (1392). تاریخ ایران مدرن، ترجمۀ محمدابراهیم فتاحی، تهران: نشر نی.
  4. ---------------- (1394). مردم در سیاست ایران: پنج پژوهش موردی، ترجمۀ بهرنگ رجبی، تهران: نشر چشمه.
  5. بهنام، جمشید (1394). ایرانیان و اندیشۀ تجدد، چ پنجم، تهران: نشر فرزان روز.
  6. خالقی، احمد؛ نیک‌فرجام، مجتبی (1395). «تحول کارکردی شعر، در بستر ساخت سیاسی اجتماعی در ایرانِ قرن نوزدهم»، فصلنامۀ سیاست، مجلۀ دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی، دورۀ 46، ش 1، بهار، ص 85-67.
  7. راسخ، کرامت‌اله (1382). «دو نگرش دربارۀ اصلاحات در عصر قاجار»، اطلاعات سیاسی – اقتصادی، آذر و دی 1382، ش 195 و 196، ص 195-192.
  8. رهبری، مهدی (1387). مشروطۀ ناکام: تأملی در رویارویی ایرانیان با چهرۀ ژانوسی تجدد، تهران: نشر کویر.
  9. رینگر، مونیکا (1379). «مدارس نوین در ایران قرن نوزدهم: رهیافت بومی برای مسئلۀ نوسازی»، ایران­نامه، بهار، ش70، ص 86-73.
  10. زیباکلام، صادق (1382). سنت و مدرنیته: ریشه­یابی علل ناکامی اصلاحات و نوسازی سیاسی در ایران عصر قاجار، نشر روزنه، چ پنجم.
  11. سمیعی اصفهانی، علی­رضا (1387). «جامعۀ قدرتمند، دولت ضعیف: تبیین جامعه­شناختی مناسبات دولت-جامعه در ایران عصر قاجار»، فصلنامۀ سیاست، پاییز، ش 7، ص 144-117.
  12. غلامرضا کاشی، محمدجواد؛ کاظمی زمهریر، مهدی (1393). «جدالهای الهیاتی در عالم قدیم و پدیدار شدن روشنفکری در ایران»، پژوهشنامۀ علوم سیاسی، سال نهم، ش دوم، بهار 1393، ص 180-149.
  13. فوران، جان (1371 الف). «مفهوم توسعۀ وابسته، کلید اقتصاد سیاسی ایران در عصر قاجار»، ترجمۀ علی طایفی، اطلاعات سیاسی-اقتصادی، فروردین و اردیبهشت 1371، ش 55 و 56، ص 39-34.
  14. ----------------- (1371 ب). «مفهوم توسعۀ وابسته، کلید اقتصاد سیاسی ایران در عصر قاجار»، ترجمۀ علی طایفی، اطلاعات سیاسی-اقتصادی، خرداد و تیر، ش 57 و 58، ص 103-97.
  15. --------------- (1371ج). «مفهوم توسعۀ وابسته، کلید اقتصاد سیاسی ایران در عصر قاجار»، ترجمۀ علی طایفی، اطلاعات سیاسی-اقتصادی، مرداد و شهریور، ش 59 و 60، ص97-91.
  16. کاتوزیان، همایون (1393). ایرانیان: دوران باستان تا دورۀ معاصر، ترجمۀ حسین شهیدی، نشر مرکز، چ ششم.
  17. ------------ (1394). دولت و جامعه در ایران: انقراض قاجار و استقرار پهلوی، ترجمۀ حسن افشار، تهران: نشر مرکز، چ هشتم.
  18. لمتون، آن. کی. اس (1379). نظریۀ دولت در ایران، گردآوری و ترجمۀ چنگیز پهلوان، تهران: نشر گیو، چ دوم.
  19. مهدوی، شیرین (1389). «فرهنگ و زندگی در عصر قاجار: زندگی روزمره در عهد قاجار»، ترجمۀ رؤیا رضوانی، فصلنامۀ فرهنگ مردم، پاییز و زمستان 1389، ش 35 و 36، ص 27-5.
  20. وحدت، فرزین (1393). رویارویی فکری ایران با مدرنیت، ترجمۀ مهدی حقیقت­خواه، تهران: نشر ققنوس.
  21. Collins, Randall (1989). Toward a Theory of Intellectual Change: Social Causes of Philosophies, Science, Technology and Human Values 14: 107-140.
  22. Collins, Randall (1998). The Sociology of Philosophies: A Global Theory of Intellectual Change, Harvard University Press.
  23. Wuthnow, Robert (1989). Communities of Discourse: Ideology and Social Structure in the Reformation, the Enlightenment, and European Socialism, Harvard University Press.