1استاد گروه علوم سیاسی دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
2دانش آموخته دکتری گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی
چکیده
شرح مواجهۀ ایرانیان با مدرنیته همواره یکی از مباحثات مجادلهآمیزِ چند دهۀ اخیر در فضای دانشگاهی ایرانیان بوده است. این مباحثات از زاویههای گوناگون درصدد برآمدهاند که یا با ایجاد دیدگاه دوگانهسازی، سنت را در مقابل مدرنیته قرار دهند یا این مواجهه را از دریچۀ نوعی از بومی کردن مدرنیته در فضاهای دولتی ایران به شیوهای آمرانه بنگرند. اما در میانۀ این دو نگاه، کندوکاو در عرصۀ اندیشۀ روحانیت دورۀ مشروطه و حتی دورههای متأخرتر چنین به ذهن متبادر میکند که اختیار کردن دو نگاه مذکور توان ترسیم خطوط کلی و واقعی موجود در فضای مشروطه و مشروطهخواهی را ندارد و دستیابی به چنین امری نیازمند بازیابی انگارههای ترسیمی از نهادهای مدرن در نزد شخصیتهایی از جمله شیخ هادی نجمآبادی است که در حوزۀ تاریخ سیاسی معاصر ایران و نیز اندیشۀ سیاسی تا اندازهای مهجور ماندهاند.